( این مقاله دارای اشکالات ادبیاتی است و فقط هدف از نوشتن این متن ارائه این بحث بود که انشاء الله در اولین فرصت، نگارش آن هم مورد بازدید مجدد قرار می گیرد)
مقدمه
یکی از آثار خوب باز شدن فضای نقد، همانا شناخت آسیب های آن مطلب است و هر چه فضای نقد محدود شود، آسیب های آن بحث نیز به طور محسوسی پوشیده خواهد ماند.
امروزه بحث آسیب شناسی یکی از مهمترین بحث ها در وادی ارتقای اندیشه های نظریه پردازی و نیز در وادی عمل است و از آن به پاتولوژی یا آسیب شناسی تعبیر می شود.
فعالیت های فرهنگی که به طور مستقیم با تربیت انسان در ارتباط است نیز از این امر مستثنی نیست و می توان گفت، نیاز آسیب شناسی در فعالیت های فرهنگی و لزوم آن بر هیچ انسان اندیشمندی که در مقام تربیت انسان گام برمی دارد، پوشیده نیست.
چرایی بحث
شاید یکی از سئوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که مگر شما در فعالیت های فرهنگی ای که انجام می شود خللی قابل رویت است و چیزی دیده شده است که از این مطلب سخن به میان آورده اید یا نه ؟
به دو دلیل بحث آسیب شناسی فعالیت های فرهنگی لازم است مورد بحث قرار بگیرد:
اولین دلیل آن است که آنچه ما باید در جامعه پس از این همه فعالیت های فرهنگی ببینیم و نتیجه ای که باید از آن حاصل شود را نمی توان دید و این ندیدن نشان از ضعف ها و کمبودهایی است که می توان بخشی از آن در نوع فعالیت های فرهنگی ای باشد که در حال انجام است.
پس سخن اول آن است که باید درمانی برای این آسیب های یافت. گرچه همگی این ضعف و کمبود از جانب متصدیان فعالیت های فرهنگی نیست بلکه بخشی از آن به دلیل فعالیت های دشمن در قالب جنگ نرم است که باعث شده است آن ثمره ای که ما می خواهیم از فعالیت های فرهنگی به دست اوردیم را نمی توان یافت.
دومین دلیل پیشگیری است که ممکن است از نوع خاصی از فعالیت های فرهنگی پدید آید که توضیح آن فضای دیگری را طلب می کند.
علل آسیب های فرهنگی
علل آسیب های پدیدار شده در فعالیت های فرهنگی را می توان در چهار بخش مورد بررسی قرار داد:
الف) آسیب هایی که برخواسته از متربی به عنوان کسی که قرار است در فعالیت های فرهنگی استعدادهای ذاتی آن به بالفعل تبدیل شود و راه سعادت خویش را بپیماید.
ب) مربی که مدعی رهبری و هدایت متربی است.
ج) مدیران کلان فرهنگی که داعیه دار برنامه ریزی، کنترل، هدایت و نظارت فعالیت های فرهنگی هستند .
د) سازمان های فرهنگی که در حال فعالیت هستند.
از جمله آسیب هایی که در سازمان های فرهنگی می توان دید، موازی کاری است که در جامعه فعالیت های فرهنگی خود در جامعه می بینیم و تا وقتی که یک سازمان واحد متصدی فعالیت های فرهنگی نشود و برنامه های کلان،تاکتیکی و اجرایی از سوی آن نوشته نشود و در فعالیت های فرهنگی تزریق نشود این مسیر قابل حل نیست.
جدای از آن دستورالعمل های پیچیده و دستورالعمل های کلی است که برای همگان در سطح فعالیت های فرهنگی بیان می شود .
بررسی علل در جانب مربیان و مدیران فرهنگی
عللی که می توان در این دسته قرار داد :
1) نداشتن شناخت کامل به مفاهیم و حقیقت عناوینی چون : انسان، فرهنگ، تربیت ، فعالیت های فرهنگی و...
وقتی انسان، به درستی شناخته نشود و غایتی که او دارد در نظر گرفته نشود، هر آنچه مربی انجام دهد به فرموده امام صادق (علیه السلام) دور شدن از راه است و او را به پرتگاه نیستی می کشاند.
امام صادق (علیه السلام) در حدیثی گرانسنگ می فرمایند: کنند? کاری که کار خویش را بر غیر بصیرت شروع کند به مانند کسی است که راهی را طی می کند در حالیکه در طریق خویش نیست و راه دیگری را می پیماید. این به گونه ایست که هر چه باسرعت این راه را طی کند از آن مسیر حقیقی خویش دور می شود.
انسان شناسی است که نشان می دهد نیازهای او چیست و راه های پیش روی او کدام است؟ برای چه آفریده شده است و چه چیز او را از راه سعادت خویش باز می دارد؟
گونه های تربیت باید به درستی شناخته شود تا انسان فقط در یک بعد تربیت نشود که اگر تک بعدی تربیت شود به مانند کاریکاتوری است که گاه بینی آن بزرگ است و گاه گوش و گاه دهان او. به همین خاطر انسان تربیت شده در دامن دین، انسانی است که در تمام ساحت های اخلاقی، عبادی، دینی،علمی، سیاسی، اقتصادی و ... به درستی و کامل رشد می کند.
2) عدم درک درست هندسه معرفت دینی
اگر شاکله معرفت دینی و اولویت های بیان شده در دین در ساختن انسان های متعالی در نظر گرفته نشود، نمی توان انسانی الهی ساخت و به او افتخار کرد، که این ضعف در مربیان و نیز در مدیران فرهنگی ، مشهود است و بی توجه بدان.
3) مدیریت ارزشی به جای مدیریت علمی
یکی از ضعف هایی که در مدیریت فرهنگی در کشور از جانب مدیران و نیز مربیان فرهنگی وجود دارد، عدم توجه به مدیریت علمی است و این خود ضعفی است مهم که مورد غفلت قرار گرفته است و نویسنده پس از سابقه ای که در کار فرهنگی و فعالیت های فرهنگی داشته است، آنچه باعث شده است مدیران و مربیان فرهنگی بدین امر بی توجه باشند، عدم انرژی برای آموختن این مسائل تئوریک و نظری است.
نمی دانم توانستم حرف خود را انتقال بدهم ولی از خوانندگان عزیز می خواهم حرف خود را در همین حد باقی بگذارم و بعدها دوباره به این مسئله بپردازم.
4) فاقد نگاهی جهانی
در برنامه ریزی داشتن یک برنامه ای کلان و طولانی مدت، لازم? هر فعالیتی است و فعالیت های فرهنگی هم از این امر مسستثنی نیست . در فعالیت هایی که مدنظر شارع هست، خواهان انسانی است که فراتر از موقعیت جغرافیایی خود باشد و برای آن نیز بیاندیشد.
شاید از یک لحاظ بتوان این ضعف را به مورد اول برگرداند ولی به خاطر اهمیت آن بر آن شدم آن را در دسته ای جدا قرار دهم.
مربی و مدیر فرهنگی ای که قائل به مهدویت باشد و پیگیر ساختن انسان هایی برای یاری امام زمانش(عج) باشد لاجرم برنامه ای می ریزد که با کسانی که قائل به این امر نیستند، بسیار متفاوت است.
داشتن نگاه جهانی را می توان در برنامه ریزی های یهود و سازمان دهی این فرقه برای دست یابی به نظم نوین جهانی به راحتی مشاهده کرد.
5) ضعف های اخلاقی
انسان لازم است هر روز خود را محک بزند که در امر انسانیت خود و نیز بندگی خدای متعال در چه رتبه ای قرار دارد .
ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش
هر کس که خود بهره ای از بندگی الهی و نیز تربیت دینی بهره مند نشده است، نمی توان قدم در تربیت انسان های دیگر گام بردارد و اگر این گونه باشد به جز دور کردن راه خود و دیگران از مسیر بندگی و سعادت کاری انجام نخواهد داد .
استادی می فرمود: اگر می خواهید کسی را اهل نماز خواندن کنید سعی کنید خودتان مصر بر نماز اول وقت باشید و اگر می خواهید کسی را اهل نماز اول وقت کنید سعی بر آن داشته باشید خودتان اهل نماز شب و نوافل باشید وگرنه راه به جایی نخواهید برد.
در داستانی که از پیامبر بارها شنیده اید دیده اید که ایشان به علت خوردن خرما، کودکی را از خوردن خرما منع نمی کند.(رطب خورده کی کند منع رطب)
در مورد این آسییب که در میان مربیان و مدیران فرهنگی مشهودست، مورد دیگری نیز وجود دارد و آن این است که گاه فعالیت های فرهنگی برای این دست از متصدیان فرهنگی، هاله ای از قداست را می آورد که خود را از نقد به دور می بینند و کم کم ریشه های نفاق در ایشان بوجود می آید که در جای خود بدان خواهم پرداخت.
6) عدم توجه به علوم دیگر
تربیت کاری است پیچیده و برای قوت در این کار باید توجه به برخی از علوم دیگر نیز داشت که هر چقدر به این علوم بی توجه باشیم از نتیجه ای که بدان می خواهیم برسیم، کاسته خواهد شد.
از جمله این امور می توان به روانشناسی، جامعه شناسی و علم ارتباطات اشاره کرد که دانستن این امور بر کسی پوشیده نیست . جدای از این امور آشنا بودن و حتی تخصص در زمینه ای از زمینه های هنری لازمه کار است به خصوص در امر هنر هفتم یعنی سینما.
7) عدم توجه به نیازهای اقتصادی در فعالیت های فرهنگی
توجه به یک معنا:
- منظور از کار فرهنگی هر آن دست فعالیت هایی که باعث می شود استعدادهای بالقوه انسان رابه فعلیت برساند و موجبات سعادت او را در این دنیا و دنیای دیگر برآورده کند.
- دومین مطلبی که در این مورد قابل اشاره است این است که برخی از ضعفهایی که در پیوند متربی با گزاره های دینی وجود دارد که از این جمله می توان به تعریف هایی که از دین وجود دارد و یا مجرد بودن گزاره های دینی اشاره کرد.